ساعتهاست که نشسته ام پای بساط تحریر و کام گرفتم از دودواژهها اما افاقه نکرد که نکرد. هر واژه پشت واژه، صف به صف، در پس دیوار ذهن، قد علم کرده اند و مادام تق تق در میزنند تا شاید این مغز پر مشغله روزنهای برای فرارشان باز کند اما دریغ. سراچه مغز آنچان آماجگه سنگهای گندیده فلاخن روزگار شده که صدای عجزو لابه این دل لامصب را برای نگارش نمیشنود...
#گریه_قلم