loading...

گریه قلم :)

زمستون پارسال وقتی داشتم سماور رو آب میکردم، پشت دستم، انتهای انگشت شستم با بدنه آهنی سماور سوخت. اون روزای اول که زخمش تازه بود همکلاسی‌هام میگفتن: وای چه زخم ...

بازدید : 16
پنجشنبه 17 بهمن 1403 زمان : 21:06
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

گریه قلم :)

زمستون پارسال وقتی داشتم سماور رو آب میکردم، پشت دستم، انتهای انگشت شستم با بدنه آهنی سماور سوخت. اون روزای اول که زخمش تازه بود همکلاسی‌هام میگفتن: وای چه زخم بدی. این جاش میمونه‌ها

منم جواب میدادم: نه بابا من بد زخم نیستم جای هیچ کدوم از سوختگی‌های قبلی نمونده.

دو هفته طول کشید تا کامل بسته بشه. منم شیطنت کردم و تو این دو هفته مدام پوستش رو کندم.

خلاصه که نتیجه انگولک کردن زخم این شد که جاش رو دستم مونده.......

به زخم‌هاتون دست نزنید، جاش میمونه :)

امیدوارم منظور حرف رو رسونده باشم...!

برچسب ها
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : -1

آمار سایت
  • کل مطالب : 0
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 131
  • بازدید کننده امروز : 132
  • باردید دیروز : 14
  • بازدید کننده دیروز : 15
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 272
  • بازدید ماه : 155
  • بازدید سال : 4923
  • بازدید کلی : 4923
  • کدهای اختصاصی