loading...

گریه قلم :)

پشت هر قلم محزون، نویسنده ای از فرط جنون میرقصد

بازدید : 16
شنبه 10 اسفند 1403 زمان : 20:46
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

گریه قلم :)

باز هم نشد. امروز چند باری نوشتم و پاک کردم؛ چرا به دلم نمی‌نشینند؟ نوازدگان را دیده اید؟! وقتی قطعه سختی را مینوازند جگرشان حال می‌آید. من بدبخت اما این دو سه روز هیج چیز ننوشتم که باب دل بشود. بحث نبودن ایده نیست. ایده هست، فراوان هم هست. مشکل فقر من از کلمات هم نیست. حتی ساختن جمله هم مسئله‌‌‌ای نیست. مسئله انتهای کار است که چندین سطر نوشته‌‌‌ای و دست و عقل پوستشان کنده شده تا تمام شود، یک مرتبه این دل لعنتی میزند زیر میز و مثل کارگردانی که از فیلنمامه ناراضی است، برگه‌ها را پاره میکند، داد هم میزند و میگوید: "از اول..."

یک نفر هم نیست بگوید خوب مومن خدا چه مرگت شده دقیقا؟ بگو تا با هم راه حلی پیدا کنیم! صم بکم میشود و عین دختربچه‌ها دست‌هایش را دور هم قفل میکند، چشم میگرداند و قهر میکند. دل ما این روزها چه بلایی به سرش آمده، الله اعلم...

#گریه_قلم

تعداد صفحات : -1

آمار سایت
  • کل مطالب : 0
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 778
  • بازدید کننده امروز : 385
  • باردید دیروز : 14
  • بازدید کننده دیروز : 15
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 919
  • بازدید ماه : 802
  • بازدید سال : 5570
  • بازدید کلی : 5570
  • کدهای اختصاصی